جولان تبلیغاتی برای درمان ناتوانی جنسی

پس از نسخه های رویایی برای درمان چاقی و لاغری یا رسیدن به چهره ایده آل این بار نوبت داروهای افزایش میل جنسی است تا بازار مکاره ای را در اختیار دلالان قرار دهد.

به گزارش آتی نیوز، سلامت جنسی و پرداختن به آن در جامعه امروزی ما در پرده‌ای از ابهام قرار دارد و شاید بتوان گفت به این دلیل است که این روزها همه در اندیشه پیشنهاد راهکاری برای حل این معضل هستند.

برخورداری از رضایت در رابطه زناشویی يكی از مسائل مبتلابه زندگی مشترک است و بنا بر نظر کارشناسان بی‌توجهی به آن زمینه مناسبی برای بروز آسيب‌هايی همچون طلاق عاطفی، ازدواج مجدد، خيانت زوجين، فحشا، افزايش آمار طلاق و ... است.

این روزها نیز تبلیع برای درمان ناتوانی جنسی به ویژه در میان مردان رونق زیادی یافته است به نحوی که با نگاهی سطحی به مجلات مرتبط با مهارت های خانواده، تبلیغات روزنامه ها و شبکه های ماهواره در می یابیم که این رسانه ها مملو از تبلیغ و معرفی داروهایی هستند که ادعا می کنند با مصرف آن می توان بر مشکلات مرتبط با ناتوانی جنسی فائق آمد.

علاوه بر این مدت هاست در بررسی علل موثر در افزایش طلاق به فاکتوری به نام عدم ارضای نیاز جنسی همسران بر می خوریم موضوعی که با مراجعه به برخی آمار که موافقان و منتقدانی نیز دارد در سال های اخیر باعث بروز 60 درصد از طلاق ها شده است.

بنا بر گفته دکتر امان الله قرائی مقدم، بی‌توجهی به سلامت و بهداشت جنسی در خانواده‌ها از جمله ناتوانی جنسی مردان که بسیار شایع است از علل مؤثر در افزايش طلاق در كشورمان است که تبعات آن به دلیل فشار کار روزانه و مشكلات اقتصادی دامن گیر خانواده ها شده است.

سید کاظم فروتن مدیر کلینیک سلامت خانواده نیز تأیید می کند که ناتوانی جنسی از عوامل موثر در تزلزل خانواده هاست اما هیچ تضمینی وجود ندارد که افراد با خوردن داروهایی که مدام تبلیغ می شود بهبود یابند.

وی در دسترس بودن این داروها و کتمان افراد در خصوص مصرف آنها را مهم ترین دلیل افزایش مشکلات مردان به ویژه در سال های نخست زندگی مشترک دانست و افزود: چه بسیار خانواده هایی که پس از مصرف این داروها دچار مشکلات بیشتری شده اند و در این مرحله به کلینیک سلامت خانواده مراجعه کرده اند.

از همین رو نظر غلامحسین قائدی دبير علمی كنگره سراسری «خانواده و سلامت جنسی را در زمینه کارآمدی این داروها جویا شدیم وی ضمن رد ادعای تولید کنندگان و یا مبلغان این داروها مبنی بر اینکه مشکل ناتوانی جنسی با داروهای مزبور قابل حل است را به چالش کشیده و گفت: مطمئنا این مشکل با داروهای تقویتی قابل درمان نیست و مراجعان باید با شیوه های دیگر که غالبا غیر دارویی است به رفع مشکل خود بی اندیشند.

این روانپزشک در ادامه اظهار کرد: عوارض اختلالات جنسی بسيار پيچيده‌تر از آن است كه ظاهراً به‌نظر می‌رسد تا حدی كه فردی كه از زندگی زناشويی خود احساس رضايت نمی‌كند، آستانه تحملش پايين می‌آيد و قدرت واكنش منطقی در رويارويی با مسائل و مشكلات را ندارد و بنابراين در روابطش با افراد ديگر هم دچار تنش می‌شود لذا ما به عنوان متولیان این امر باید فعالیت آموزشی خود در این حوزه را افزایش دهیم تا در سال های بعد با مشکلات دیگری مواجه نشویم.

اما در این میان نکته جالب و تاسف انگیز آن است که تبلیغات بسیاری از این داروها در داروخانه ها نیز مشاهده می شود و بیشتر مصرف کنندگان نیز انگیزه خود برای استفاده از این داروها را تأیید وزارت بهداشت و درمان عنوان می کنند.

حقیقت ماجرا این است که نظام پزشکی تنها به داروهایی مجوز تبلیغ می دهد که شرایط لازم برای مصرف را داشته باشند لذا این تأیید به معنای کارآمد بودن دارو نیست از همین رو نمی توان این سازمان را نیز به بی توجهی و قصور متهم کرد بنابراین انتظار می رود مصرف کنندگان اطلاعات خود را در این خصوص افزایش دهند و تنها به اطلاعات ارائه شده در تبلیغات اکتفا نکنند.

به نظر می رسد این موضوع باید در کلاس های آموزشی قبل از ازدواج به زوج های جوان آموزش داده شود چرا که بسیاری از مردان جوان به دلایلی نظیر عدم برخورداری از اعتماد به نفس کافی برای حل این مشکل خود با پزشک مربوطه و یا ناآگاهی از عوارض این محصولات در دام این تبلیغات پوشالی گرفتار شده اند و در صورت بروز مشکل جدی نیز مرجعی را برای خروج از این بحران ایجاد شده نمی شناسند.



برچسب‌ها:
[ 7 / 7 / 1389برچسب:منبع:www,gangineh,com, ] [ 9 بعد از ظهر ] [ كيوان ]
[ ]

چرا برخی مردم بی‌وقفه در زندگی شانس می‌آورند؟

تحقیقی از"ريچارد وايزمن"روانشناس دانشگاه هارتفورد شاير.

چرا برخی مردم بی‌وقفه در زندگی شانس می‌آورند درحالی که سايرين هميشه بدشانس هستند؟
مطالعه برای بررسی چيزی که مردم آن را شانس می‌خوانند، ده سال قبل شروع شد. می‌خواستم بدانم چرا بخت و اقبال هميشه در خانه بعضی‌ها را می‌زند، اما سايرين از آن محروم می‌مانند. به عبارت ديگر چرا بعضی از مردم خوش‌شانس و عده ديگر بدشانس هستند؟

آگهی‌هايی در روزنامه‌های سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس می‌کردند خوش‌شانس يا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگيرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سال‌های گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگی‌شان را زير نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمايش‌های من شرکت کنند.

نتايج نشان داد که هرچند اين افراد به کلی از اين موضوع غافلند، کليد خوش‌شانسی يا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است. برای مثال، فرصت‌های ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگيريد. افراد خوش‌شانس مرتبا با چنين فرصت‌هايی برخورد می‌کنند، درحالی که افراد بدشانس نه.
با ترتيب دادن يک آزمايش ساده سعی کردم بفهم آيا اين مساله ناشی از توانايی آنها در شناسايی چنين فرصت‌هايی است يا نه. به هر دو گروه افراد خوش شانس و بدشانس روزنامه‌ای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگويند چند عکس در آن هست.

به طور مخفيانه يک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که می‌گفت: اگر به سرپرست اين مطالعه بگوييد که اين آگهی را ديده‌ايد، 250 پوند پاداش خواهيد گرفت. اين آگهی نيمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسيار درشت چاپ شده بود. با اين که اين آگهی کاملا خيره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی می‌کردند عمدتا آن را نديدند، درحالی که اغلب افراد خوش‌شانس متوجه آن شدند.

مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبی‌تر از افراد خوش‌شانس هستند و اين فشار عصبی توانايی آنها در توجه به فرصت‌های غيرمنتظره را مختل می‌کند. در نتيجه، آنها فرصت‌های غيرمنتظره را به خاطر تمرکز بيش از حد بر ساير امور از دست می‌دهند.

برای مثال وقتی به مهمانی می‌روند چنان غرق يافتن جفت بی‌نقصی هستند که فرصت‌های عالی برای يافتن دوستان خوب را از دست می‌دهند. آنها به قصد يافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق می‌زنند و از ديدن ساير فرصت‌های شغلی باز می‌مانند. افراد خوش‌شانس آدم‌های راحت‌تر و بازتری هستند، در نتيجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند می‌بينند.
تحقيقات من در مجموع نشان داد که آدم‌های خوش‌اقبال براساس چهار اصل، برای خود فرصت ايجاد می‌کنند.

اول آنها در ايجاد و يافتن فرصت‌های مناسب مهارت دارند،

دوم به قوه شهود گوش می‌سپارند و براساس آن تصميم‌های مثبت می‌گيرند.

سوم به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاقی نيکی برای آنها رضايت بخش است.

چهارم نگرش انعطاف‌پذير آنها، بدبياری را به خوش‌اقبالی بدل می‌کند.

در مراحل نهايی مطالعه، از خود پرسيدم آيا می‌توان از اين اصول برای خوش‌شانس کردن مردم استفاده کرد. از گروهی از داوطلبان خواستم يک ماه وقت خود را صرف انجام تمرين‌هايی کنند که برای ايجاد روحيه و رفتار يک آدم خوش‌شانس در آنها طراحی شده بود. اين تمرين‌ها به آنها کمک کرد فرصت‌های مناسب را دريابند، به قوه شهود تکيه کنند، انتظار داشته باشند بخت به آنها رو کند و در مقابل بدبياری انعطاف نشان دهند.

يک ماه بعد، داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشريح کردند. نتايج حيرت انگيز بود: 80 درصد آنها گفتند آدم‌های شادتری شده‌اند، از زندگی رضايت بيشتری دارند و شايد مهم‌تر از هر چيز خوش‌شانس‌تر هستند. و بالاخره اين که من عامل شانس را کشف کردم.



برچسب‌ها:
[ 7 / 7 / 1389برچسب:منبع:www,gangineh,com, ] [ 9 بعد از ظهر ] [ كيوان ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 52 صفحه بعد